۱۳۸۸/۰۷/۰۷
۱۳۸۸/۰۶/۲۳
امروز عکس یه دوست قدیمی رو به طور اتفاقی تو اینترنت دیدم، سالهاست که ندیدمش، اما جسته و گریخته ازش شنیده بودم. ازدواج کرده و تحصیلاتشم تموم کرده. یادمه همیشه خونواده ام منو با اون مقایسه می کردن، گرچه هنوزم این کارو می کنن و شاید همین باعث شده بود زیاد سراغشو نگیرم. اما امروز احساساته دخترانه ام گل کرد و حسابی دلم واسش تنگ شد. دختر پر شر و شوری بود که همیشه دنبال دردسر می گشت. خیلی مقتصد بود و عاشق پول چون خونواده ی متوسطی داشت. حتی یادمه همیشه فقط با اتوبوس رفت و آمد می کرد و اغلب سعی می کرد به راننده بلیط نده... و حالا هم با یه پسر خیلی پولدار ازدواج کرده. امیدوارم خوشحال باشه
با همه ی این حرفا دلم واسش تنگه...
پ.ن. بی ربط: هلن تو آلبوم جدیدش می گه "وقتی تو اینجایی، حوا ترین میشم"
گمون نکنم کسی تا حالا به این قشنگی کلمه ی حوا رو تلفظ کرده باشه. یه طوری می گه که ناخودآگاه به ذهنم می رسه که این کلمه با "ح" نوشته می شه و تشدید داره
عاشقتم هلن
با همه ی این حرفا دلم واسش تنگه...
پ.ن. بی ربط: هلن تو آلبوم جدیدش می گه "وقتی تو اینجایی، حوا ترین میشم"
گمون نکنم کسی تا حالا به این قشنگی کلمه ی حوا رو تلفظ کرده باشه. یه طوری می گه که ناخودآگاه به ذهنم می رسه که این کلمه با "ح" نوشته می شه و تشدید داره
عاشقتم هلن
۱۳۸۸/۰۶/۲۰
۱۳۸۸/۰۶/۱۴
گارفیلد
امروز فهمیدم خیلی شبیه گارفیلدم، وقتی که حس می کنه به ریسکش نمیارزه که از تختش بیاد بیرون...
.
.
.
حقم داره خب، هزار و یک حادثه در کمینه...
.
.
.
حقم داره خب، هزار و یک حادثه در کمینه...
غریبم
گاهی حس می کنم هیچکس حرفمو نمی فهمه، بعد کلی غصه می خورم ،بعد که بیشتر فکر میکنم می بینم حرفی هم واسه گفتن نداشتم ها...
- قربون اون سیگار کشیدن هایه یواشکیت بشم من...
- قربون اون سیگار کشیدن هایه یواشکیت بشم من...
۱۳۸۸/۰۶/۱۲
اشتراک در:
پستها (Atom)